به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از یاسوج، کتاب «روزهایی که خاطره شد» با موضوع خاطرات رزمنده بسیجی «خداکرم پاکروان» با حمایت اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس کهگیلویه و بویراحمد به چاپ رسیده است.
این کتاب به اهتمام «مهناز جلالی» در 79 صفحه و در شمارگان 100 جلد در سال 1398 به بازار نشر عرضه شد و در اختیار علاقه‌مندان به فرهنگ ایثار و شهادت قرار گرفت.
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
همه منتظر برگشتن پدر بودیم؛ اما خبری از او نبود. تا اینکه خبر آمد پدرم از ناحیه پا بشدت مجروح شده و در بیمارستانی در تهران بستری شده است. همه خانواده و فامیل نگران حال پدرم بودند. پسر عمویم مصطفی، فورا به تهران رفت تا از وضعیت او اطلاعات بیشتری کسب کند. بعد از چند روز بالاخره پدرم از بیمارستان مرخص شد و همراه پسر عمویم به خانه آمد. همه بستگان در خانه ما جمع شده بودند. با اینکه پسرعمویم تماس گرفته و گفته بود جای نگرانی نیست؛ هنوز نگران بودند و می‌خواستند او را زودتر ببینند. بر خلاف بقیه، من بیشتر نگران شلوغی خانه‌مان بودم. برای شنیدن خاطرات پدرم عجله داشتم و می‌دانستم تا وقتی مهمان‌ها در خانه هستند، این کار ممکن نیست.
بعد از مدتی بالاخره از شلوغی خانه کاسته شد و فرصت کردم پای صحبت‌های پدرم بنشینم. با اشتیاق فراوان به حرف‌هایش گوش می‌دادم. خودم را به جای او در عملیات مجسم می‌کردم. شب‌ها که به رختخواب می‌رفتم تا ساعت‌ها به چیزهایی که پدرم تعریف کرده بود، فکر می‌کردم. حتی بعضی شب‌ها خواب جبهه‌ی ندیده را می‌دیدم و هر روز اشتیاقم برای رفتن به جبهه بیشتر می‌شد.
انتهای پیام/
